شناسه خبر: ۱۰۸۱
لینک کوتاه کپی شد

داستان کودکانه | داستان کودکانه صوتی برای خواب

داستان کودکانه | قصه شب صوتی، محبت و قدردانی

سایت ترین تاپ، هر شب داستان کودکانه صوتی برای فرزندان دوست داشتنی شما خواهد گذاشت، تا فرزند دلبندتان خواب آرامی داشته باشد.

داستان کودکانه

پر بازدید

داستان کودکانه صوتی یک روش عالی برای یاد دادن کارهای آموزنده به فرزندانتان است. داستان کودکانه صوتی به شما کمک میکند که خواب راحت تری را به فرزندانتان هدیه دهید. در مواقعی که سرتان بسیار شلوغ است و کودکتان بسیار بهانه گیر داستان کودکانه صوتی به داد شما میرسد. همینطور باید به این مسئله اشاره کرد که داستان های صوتی به قدرت شنیداری کودکتان کمک میکند.

فایل صوتی داستان کودکانه، محبت و قدردانی :

 

موضوع داستان کودکانه امشب:

خارخاری آب دهانش را قورت داد و به خانم فیله سلام کرد. فکر می‌کنید خارخاری یک خارپشت بود؟

خارخاری یک قورباغه بود که همش تنش می‌خارید.

خانم فیله گفت: «چی شده؟»

خارخاری گفت: «می شود پشتم را… بِخارانی؟»

خانم فیله گفت: «من که انگشت بِخاران ندارم، من فقط می‌توانم ماساژ فیلی بدهم!»

قورباغه رسید به آقا ماره و با ترس و لرز گفت: «می شود پشتم را بخارانی؟»

آقا ماره فکر کرد و گفت: «من که انگشت بِخاران ندارم، من دو تا کار می‌توانم بکنم، هم می‌توانم ماساژ ماری بدهم، هم تو را بخورم!»:

قورباغه فرار کرد و رفت و رفت. تا رسید به خارپشت و گفت: «می شود پشتم را…»

؛ اما با دیدن تیغ‌های خارپشت فهمید که او فقط می‌تواند تنش را سوزن سوزن کند». خسته شد، نشست زیر درخت و پشتش را مالید به تنه زبر درخت.

گنجشک کوچولو از بالای درخت آمد پایین و گفت: «چه کار می‌کنی قورباغه؟» قورباغه گفت: «پشتم می‌خارد! هیچ کس انگشت بِخاران ندارد!» گنجشک پنجه کوچکش را به قورباغه نشان داد و گفت: «این خوب است؟ این بِخاران است؟»

 قورباغه خوش حال شد و گفت: «آره. فکر کنم هست!» گنجشک شروع کرد به خاراندن پشت قورباغه قورباغه هی گفت: «آخیش! آخیش! این طرف تر، آخیش! آن طرف تر!» و کم کم خارشش خوب شد و به گنجشک گفت: «حالا من برای تو چه کار کنم؟ تو که این قدر خوب می‌خارانی؟»

گنجشک گفت: «تازه لانه ساخته ام، یک کم کَت و کولم درد می‌کند؛ اما فکر نکنم تو بتوانی کاری بکنی!» قورباغه دست‌هایش را نشان گنجشک داد و گفت: «معلوم است که می‌توانم!» با انگشت‌های بادکش دارش، کت و کول گنجشک را بادکش کرد و ماساژ قورباغه‌ای داد گنجشک هی گفت: «آخیش! آخیش! آخیش!»

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر